تو از باغ نرگس فریبا تری
ز لبخند خورشید زیباتری
تو آن شعر نابی که حافظ سرود
ولی از غزل هم تو گویاتری
ای عشق پس از تو نان من اجر نیست
بی تو دلم از دریغ و حسرت پر نیست
تو قسمت من نه مال مردم بودی
قربان دلم که مال مردم خور نیست
نگهی کردی و از خود نگرانم کردی
نگران پیش نگاه دگرانم کردی
من نظر باز نبودم تو به یک چشم زدن
در چرا گاه نظر چشم چرانم کردی
نگو بار گران بودیم و رفتیم
نگو نامهربان بودیم و رفتیم
نگو اینها دلیل محکمی نیست
بگو با دیگران بودیم و رفتیم