دوبیتی سرا

مجموعه دوبیتی های عاشقانه،طنز،سیاسی و...

دوبیتی سرا

مجموعه دوبیتی های عاشقانه،طنز،سیاسی و...

دوبیتی

سلام عزیزان-------   دوبیتیهای امروز را هم ملاحظه کنید-- امیدوارم خوشتون بیاد---- 

 

 

هر آنچه دارمی در پات ریزم/ میان عاشقان یکباره خیزم

و با فریاد و سوز و آه و ناله /بگویم دوستت دارم عزیزم 



 

 

 

خورشید رخا، ز بنده تحویل مکن

این وصل مرا به هجر تبدیل مکن

خواهی که جدا شوی ز من بی‌سببی؟

خود دهر جدا کند، تو تعجیل مکن


 

 

 

دردی است مرا به دل دوایم بکنید

گرد ســــر آن شــــوخ فدایم بکنید

دیـــوانه‌ام و روی به صحــــــرا دارم

زنجـــــیر بیارید و به پایم بکنیـــــد  

 

ای روی تو آرزوی دیرینه‌ی ما

جز مهر تو نیست در دل و سینه‌ی ما

از صیقل آدمی زداییم درون

تا عکس رخت فتد در آیینه‌ی ما 

بود غم در دلم بسیار بسیار

نمی پرسی که چونی ای دل افگار

اگر پرسی برایت می شمارم

غم دل را چو نی با ناله زار 

تا شمع تو افروخت پروانه شدم

با صبر ز دیدن تو بیگانه شدم

در روی تو بیقرار شد
ه مردم چشم

یعنی که پری دیدم و دیوانه شدم
 

 

 

تو از دشت وفا یاد مرا گیر

سراغ داغ فریاد مرا گیر

قدم نه در کویر دیدگانم

ازین نامردمان داد مرا گیر

کنار چشمه ای بودیم در خواب

تو بـا جامی ربـودی ماه از آب

چو نوشیدیم از آن جـام گـــوارا

تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب


         

دوبیتی های سری سوم

سلام بچه ها ممنون از نظراتتون  

 

سری سوم دوبیتیهامو امروز تقدیمتون میکنم . راستی اگه دوبیتی دارین برام بفرستین!!!! 

 

در عشق تو از بس که خروش آوردیم

دریای سپهر را به جوش آوردیم

چون با تو خروش و جوش ما درنگرفت

رفتیم و زبانهای خموش آوردیم

 

 

 

اندر دل من بدین عیانی که تویی

وز دیده من بدین نهانی که تویی

وصاف ترا وصف نداند کردن

تو خود به صفات خود چنانی که تویی 

 

 

می خور که به زیر گل بسی خواهی خفت

بی مونس و بی رفیق و بی همدم و جفت

زنهار به کس مگو تو این راز نهفت

هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت 

 

 

کم زندگی مرا نمایش بدهید

تابوت برای من سفارش بدهید

باید بروم گور خودم را بکنم

لطفآ دو سه سطر مرگ را کش بدهید

 

 

 

بیهوده در اضطراب ماندیم همه

در تاب و تب و عذاب ماندیم همه

این ساعت زنگ خورده هم زنگ نزد

عشق آمد و رفت و خواب ماندیم همه

 

 

ای رفته به قهر, وعده های تو چه شد

مهر تو کجا رفت و وفای تو جه شد

این تیرگی آخر ز کجا روی آورد 

ای آیینه رخسار صفای تو چه شد 

 

ای کاش محبت اثری داشته باشد
معشوقه ز عاشق خبری داشته باشد
کو خنجر تیزی که شکافد جگرم را
از بحر رفیقی که صفت داشته باشد 

 

شبی تا صبح تنها گریه کردم
تمام سوز دل را گریه کردم
سوار موج دریا بودی ای ماه!
کنارت روی شنها گریه کردم

دوبیتی های سری دوم

سلام دوستان امروز دومین سری از دوبیتی هامو میخوام براتون بذارم. امیدوارم خوشتون  

بیاد:  

 

مژه بر هم نزن ای دوست که بادم ببرد----  
چون سبک تر شده ام از پرکاهی زغمت---  
 

من بی تو دمی قرار نتوانم کرد

احسان ترا شمار نتوانم کرد

گر بر تن من زبان شود هر مویی

یک شکر از هزار نتوانم کرد  
 

سردم شده است و از درون می سوزم

حالا شده کار هر شب و هر روزم

تو شعر مرا بپوش سرما نخوری

من دکمه ی این قافیه را می دوزم 
 

بیهوده در اضطراب ماندیم همه

در تاب و تب و عذاب ماندیم همه

این ساعت زنگ خورده هم زنگ نزد

عشق آمد و رفت و خواب ماندیم همه  

 

دیشب کلام نقره ی نازت عجیب بود
با من که آشنای تو بودم ، غریب بود
بود و میهمان و تو و ماه و آسمان
زیبا خیال می کنم او یک رقیب بود 

 

ز چه ره تو آمدستی که چنین شکسته بالی
ز کدام قصه آیی که جدا ز حس و حالی
بنشستمت که آیی و که با منت نشینی
نه به یک شب و یکی روز که صد هزار سالی

اولین دوبیتی ها

سلام از بچه هایی که تو همین روز اول شروع کار دوبیتی سرا برای ما نظر و دوبیتی یا بیت شعر فرستاده اند ممنونم. در این صفحه اولبن دوبیتی های منتخب خودم را براتون میذارم امیدوارم خوشتون بیاد(نظر یادتون نره): 

 

مثل کبریت کشیدن در باد - دیدنت دشوار است--- من که به معجزه عشق ایمان دارم- میکشم آخرین دانه کبریتم را---هر چه بادا باد...  

 

آراسته آمد و چه آراستنی
پیراسته زلف خود چه پیراستنی
بنشست به می خوردن و برخاست به رقص به به چه نشستنی چه بر خاستنی

 

در مذهب عاشقان قرار دگر است-وین باده ناب را خمار دگر است--هر علم که در مدرسه حاصل گردد-- کار دگر است و عشق کار دگر است--- 

 

من آمده ام که با تو راهی بشوم---آنی که تو از دلم بخواهی بشوم-- دریا بغلم کن بغلم کن دریا -- میخواهم از این به بعد ماهی بشوم 

 

 

ای عشق مرا به شطّ خون خواهی بُرد

چون قیس به وادی جنون خواهی بُرد

فرهاد صفت در آرزوی شیرین

دنبال خودت به بیستون خواهی بُرد

 

 

من درد تو را ز دست آسان ندهم

دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم

از دوست به یادگار دردی دارم

کان درد به صد هزار درمان ندهم 

 

ای کـــاش دلـــم اســیـــر و بــیـمار نبود

در بـــنـــد نــــگاه او گــــرفــتــار نــبـود

من عاشق واو زعشق من بی خـبر است

ای کــاش دل و دلــبــــر و دلـــدار نـبود 

 

 

چشم مست تو عجب جلوه گه بیداد است

خم ابروی تو سرمشق کدام استاد است؟

خم ابروی تو را دیدم و رفتم به سجود،

صید را زنده گرفتن هنر صیاد است 

 

 

کم نامه‌ی خاموش برایم بفرست

از حرف پرم گوش برایم بفرست

دارم خفه می‌شوم در این تنهایی

لطفاً کمی آغوش برایم بفرست

 

 

در دفتر شعر من صدا پنهان است

یک رود پر از ستاره در جریان است

من در سر خود ابر زیادی دارم

جیب کلمات من پر از باران است 

 

 

دیشب باران قرار با پنجره داشت

روبوسی آبدار با پنجره داشت

یکریز به گوش پنجره پچ پچ کرد

چک چک، چک چک، … چکار با پنجره داشت 

 

 

دلبرم اندر خیالم خود نمایی میکند

در فراقش این دل من بینوایی میکند

او برفت و پشت پا زد بر دل و دنیای من

کار دل را بین که بهرش بیقراری میکند 

 

دلم تنگ است امشب بهر زاری

به روی موج گریه تک سواری

صفای گریه ای در خلوتم را

نمی بخشم به سال خنده داری 

 

در اوج یقین اگر چه تردیدی هست

در هر قفسی کلید امیدی هست

چشمک زدن ستاره در شب، یعنی

توی چمدان ماه خورشیدی هست 

 

 

ای عشق مدد کن که به سامان برسیم

چون مزرعه تشنه به باران برسیم

یا من برسم به یار یا یار به من      یا هردو بمیریم و به پایان برسیم

شروع کار دو بیتی سرا

سلام 

من صادق هستم. قصد دارم در این وبلاگ  با کمک شما دوستان عزیز زیباترین دوبیتی های عاشقانه،طنز،سیاسی و... و دوبیتی های مربوط به مناسبت های مختلف سال را برای علاقه مندان به شعر و دوبیتی ارائه کنم. امیدوارم بتوانم با یاری دوستان اهل شعر و ذوق مجموعه خوبی را ترتیب بدهم. خواهشمندم در صورت تمایل به کمک من لطف کنید و دوبیتی های زیبای خودر را در بخش تماس با من یا نظر برای من ارسال کنید تا همه از آنها لذت ببرند.  

ممنون